سری که به سنگ خورد!
در دبیرستان که دوستانم برای انتخاب رشته و کنکور منظم مشاوره می گرفتند خوشم نمی اومدچون اعتقاد داشتم میتونیم الان که بزرگ شدیم برای درس خوندن برنامه ریزی کنیم،بهشون میگفتم الان که دیگه وقت مشاوره گرفتن نیست. اونها میگفتند: بابا!
فکر الانتو نکن. به فکر حیات زندگی و آیندت باش.سرتون و درد نیارم.گذشت و اونها به اون حیاتی که میگفتند رسیدن و ما....
بعضی وقتها بعضی اتفاقات سر آدم و به سنگ می زنه.
برای یه کنکور نیازه برنامه ریزی داشت اونوقت برای حیات داشتن واقعی تو زندگی نه! مگه می شه!؟
از حاج آقای محله مون پرسیدم گفتم : ما اصلا حرفی در مورد حیات زندگی داریم؟
حرفی،حدیثی؟
راهی،چاهی؟
بهم گفت خداوند تو کتاب مشاورش می فرماید:
حرف آقا مشاوره و گوش کن. گفتم یعنی چی؟!
گفت:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ
یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید!هرگاه خدا و رسول شما را به چیزی که حیات بخش شماست دعوت می کنند بپذیرید.
یعنی برای زندگی موفق به حرفای خدا و نمایندش گوش کنیم.
هیچی دیگه سرم به سنگ خورد،تازه فهمیدم
زین پس دعوتتون میکنم،مثه من اشتباه نکنید و حرف گوش بدید مثل الان من!
-----------
سوره انفال آیه 24
عالی
ممنون از مطالب خوبتون
موفق باشی